چکیده :
ترجمه ماشینی:
آیالا کار شایسته ای در توضیح حقایق تکامل انجام می دهد - اما نه بیش از شایسته.
(بهتر، کاملتر، علمیتر: «چرا تکامل درست است» نوشته جری کوین.
من شروع به فکر میکنم که بیشتر در کتابهای تکامل بهتر است.
هیچ میانبری برای شواهد وجود ندارد و خوانندهای تمایلی به بستن کمربند ندارد.
استدلال طولانی احتمالاً به هر حال از متقاعد شدن خودداری میکند، یا قادر به متقاعد شدن نیست.) دیدن یک ژانر در حال تکامل است زیرا نویسندگان برای تبدیل شدن به بهترین تبیینکننده علم تکامل رقابت میکنند و اشیاء نخنما را که درک عمومی را پر میکنند ذکر میکنند اما به حداقل میرسانند.
و نویسنده را به خاطر تلاش برای ایجاد پل علم و اعتقاد، و به خاطر موضع گیری در حین تحقیر هیئت مدرسه دوور به عنوان صدای مؤمنان مذهبی که باهوش، واقعاً کنجکاو و انسان دوست هستند، ستایش می کنم.
کار او در آنجا قهرمانانه است.
با این حال، من فکر می کنم آیالا شکست می خورد.
پل زدن بین دین و طبیعت گرایی به معجزه نیاز دارد و من از اینکه این کتاب حاوی هیچ معجزه ای نیست ناامید شدم.
ما هنوز در دعای گولد برای «غیره غیر همپوشانی» (ترجمه: نمیتوانیم همه با هم کنار بیاییم؟ لطفاً؟) گیر کردهایم و خواننده این کتاب در پایان، در اتاق انتظار بهشتی رها میشود.
دفاع آیالا از مقام مذهبی فقط تقوا است.
بهعنوان یک کهنهکار مدارس کاتولیک، پژواک تعداد بیشماری از معلمان مذهبی وفادار به کلیسا را شنیدم که فکر میکردند با گفتن علم، علم، وحی، وحی، پاسخی به کودکان بیقرار میدهند.
متأسفانه، آنها نبودند.
شواهد یکسان نیست و هرگز نخواهد بود.
آنچه علم ارائه می دهد، قابل اثبات و رد است، جلو می رود و تقواها (از جمله خودش) را در طول راه ترور می کند.
پارادایم ها را از بین می برد، ابرها و همتایان را در فضا و زمان پراکنده می کند و هیچ کس را در آنجا نمی یابد.
صرفاً به اندازه کافی خوب نیست که بگوییم آنچه دین می گوید (و کدام دین؟ جهان بیشتر از دومینیکن ها تشکیل شده است.
آیا کلام نخل خوان به خوبی سخن پاپ است؟) باید همان اعتباری باشد که شیمی می گوید.
.
یا نجوم یا فیزیک.
در مقایسه با علم، متون مقدس و پیشوایان پایهای از شن هستند - کوهی از شن در سراسر جهان که همیشه در حال حرکت است.
در میان تلههای دیگر، آیالا به روش آشتی چون من میگویم میافتد: من مذهبی هستم و معتقدم علم چیزهای واقعی درباره جهان (از جمله تکامل بیولوژیکی) به ما میگوید، بنابراین هیچ تعارضی بین علم و دین وجود ندارد.
qed.
بنابراین: من، مارک سانفورد، یک مسیحی متعهد هستم که معتقدم خیانت اشتباه است، و با این حال، من فرار کردم تا با دوست دختر آرژانتینیام همنشینی کنم، بنابراین ایمان مسیحی و خیانت میتوانند به طور هماهنگ همزیستی کنند.
qed نیست.
ما اسم آن بحث را می دانیم و آشتی نیست.
با مهربانی صحبت می کنیم، آن را ناهماهنگی شناختی می نامیم.
کمتر خیریه، ما آن را ریاکاری می نامیم.
در «هدیه داروین» به آن برچسب آرزو میزنم.
من امیدوار بودم (دوباره، در معجزه خود) کشف کنم که آیالا همه چیز را در نظر گرفته است.
در عوض، او آن را کاملاً احساس کرد.
برهان آگوستین و آکویناس برای وجود خدا صدها سال است که هیچ کس را خارج از حوزه علمیه متقاعد نکرده است.
ویلیام پیلی نیز شایسته درمان کامل آیالا نیست.
ساعت پیلی آشکارا اشتباه بود، به اندازه ژئوسنتریزم اشتباه بود، به همان اندازه که تئوری طنز بدنی اشتباه بود.
دسته کامل تری از کتاب های توضیح دهنده تکامل این را بیان می کنند.
همچنین الهیات مدرکی ندارد.
در این گشت و گذارها نویسنده کتاب خود را به میزان قابل توجهی تضعیف می کند.
به هر حال، عنوان، ادعای متمایز نویسنده است که تکامل می تواند مشکل تئودیسه را حل کند.
او دیگر مجبور نیست خدا را به خاطر ظلم آشکار طبیعت، ناکارآمدی ها، قتل عام ها و اسرار طبیعت سرزنش کند.
وای همه اینها به دلیل انتخاب طبیعی و مسیر متزلزل و غیر هوشمندانه آن است.
یه جورایی خیالم راحت نیست آیالا ثابت می کند که خدا در نهایت یک طراح بدکار نیست -- او اصلاً طراح نیست! به جز شکلدهنده دست دوم «مکاشفه» غیرقابل چالشی که به نحوی در حجمی از داستانهای کوتاه و موعظههای عجیب جمعآوری شده است (افسانههایی که میگویند برای آن بمیریم)، یا شاید صدای آرام و کوچکی که فرد تظاهر به شنیدن در شبستان کلیسای جامع میکند.
این یک مشکل قدیمی و قدیمی است: هرچه بیشتر در مورد جهان بیاموزیم، فضای کمتری برای خدای آسمان پیر، مجازات کننده، او که باید از او اطاعت کرد غیر قابل توضیح باشد، باقی می ماند.
اومانیست ها می گویند که این خدا به طور کامل از راه رسیده است - اما با این حال اخلاق، اخلاق، و چیزی که به نظر می رسد رو به جلو باقی مانده است.
این یک چالش عمیق و دردناک برای تقوای قدیمی است، و اکنون چند قرن است که ادامه دارد.
به خشم ادامه خواهد داد.
منع معجزه
ayala does a decent job explaining the facts of evolution -- but not more than decent.
(better, more thorough, more scientifically bracing: "why evolution is true," by jerry coyne.
i'm beginning to think longer really is better in evolution books.
there are no shortcuts to the evidence and a reader unwilling to gird for a long argument will probably refuse to be persuaded anyway, or is incapable of being persuaded.) it's comforting to see a genre evolving as authors vie to be the best explainer of the science of evolution, mentioning but minimizing the threadbare objections that fill popular understanding.
and i praise the author for trying to bridge science and belief, and for taking the stand during the dover school board travesty as the voice of religious believers who are intelligent, genuinely curious, and humane.
his work there is heroic.
that said, i think ayala fails.
bridging religion and naturalism will take, well, a miracle, and i was disappointed that this book contains no miracles.
we're still stuck at gould's prayer for "non-overlapping magisteria" (translation: can't we all get along? pleeease?) and the reader of this book is left, at the close, in the heavenly waiting room.
ayala's defense of the religious magisterium is only pious.
as a veteran of catholic schools i heard the echo of countless well-meaning, church-loyal religion teachers who thought they were giving intellectually restless children an answer by saying science is science, revelation is revelation.
sadly, they weren't.
the evidence is not the same, and never will be.
what science offers is provable and disprovable, it moves forward, assassinating pieties (including its own) along the way.
it destroys paradigms, scatters clouds and peers into space and time and finds nobody there.
it simply isn't good enough to say that what religion says (and which religion? the world is made up of more than dominicans.
is the palm reader's word as good as the pope's?) should be accorded the same authority as what chemistry says.
or astronomy, or physics.
compared to science, scriptures and oracles are a foundation of sand--a worldwide, ever drifting, mountain of sand.
among other traps, ayala falls into the because-i-say-so method of reconciliation: i am religious, and i believe science tells us true things about the world (including biological evolution), therefore there is no conflict between science and religion.
qed.
so: i, mark sanford, am a devout christian who believes infidelity is wrong, and yet i jetted away to canoodle with my argentine girlfriend, therefore christian faith and infidelity can coexist harmoniously.
not qed.
we know the name of that argument, and it's not reconciliation.
speaking kindly, we call it cognitive dissonance.
less charitably, we call it hypocrisy.
i'd label it, in "darwin's gift," wishful thinking.
i was hoping to discover (again, in my miracle) that ayala had thought it all through.
instead, he felt it through.
augustine's and aquinas's proofs for god's existence haven't persuaded anybody outside of seminary for hundreds of years.
nor does william paley deserve the fulsome treatment ayala provides.
paley's watch was demonstrably wrong, as wrong as geocentrism, as wrong as the theory of bodily humours.
the more thorough class of evolution-explaining books lays this out.
nor is theology evidence.
in these excursions the author weakens his book significantly.
the title, by the way, is the author's distinctive assertion that evolution can solve the theodicy problem.
he no longer has to blame god for nature's manifest cruelty, inefficiencies, massacres and mysteries.
whew.
it's all because of natural selection and its wobbly, non-intelligently-designed path.
somehow i'm not reassured.
ayala proves that god is not a shoddy designer after all -- he's no designer at all! except as the secondhand shaper of unchallengeable "revelation" somehow collected in a volume of peculiar short stories and homilies (myths, as they say, to die for), or perhaps as the still, small voice one feigns to hear in a cathedral nave.
this is an old, old problem: the more one learns about the world, the less space remains for the old sky god, the punisher, the inexplicable he-who-must-be-obeyed.
humanists say this god has run out of road entirely--but yet ethics, morality, and something forward-seeming remain.
this is a profound, painful challenge to the old pieties, and it's been raging for a couple of centuries now.
it will keep raging.
barring a miracle.